تئوری اسب مرده (هنر رها کردن کار بیهوده)
یه ضرب المثل قدیمی در دنیا معروفه که میگه وقتی متوجه میشید در حال روندن به اسب مرده هستید بهترین استراتژی پیاده شدن از اونه!
خیلی وقتها ما حاضر نیستیم یه کار بی نتیجه و فرسایشی رو رها کنیم و با وجود اینکه ضررهای زیادی متحمل میشیم ولی
بازم ادامه اش میدیم اما چطوری؟
خرید شلاق محکم تر برای اسب مرده!
فرض کنید به محصولی تولید کردید که فکر میکردید تو بازار موفق باشه اما این اتفاق نیفتاده. حالا میاید برای اسب مرده تون به شلاق سنگین تر می خرید یعنی چی؟ مثلا میایم خط تولید محصول شکست خورده رو مدرن میکنیم
تعویض سوارکار
مدرن کردن خط تولید جواب نداد؟ حالا بیایم سوارکار رو عوض کنیم و نیروهای قبلی رو اخراج و نیروهای جدید جذب کنیم.
تشکیل کمیته برای بررسی اسب
تعویض نیروها هم جواب نداد؟ حــالا مــــدام جلسه فرسایشی برگزار و فرضیه سازی میکنیم تا بفهمیم مشکل خط تولید کجاست؟
کاهش دادن استانداردها تا رسیدن به اسب مرده
تو این مرحله ما محصول رو با محصولهای بی کیفیت بازار مقایسه میکنیم و خودمون رو اینطوری گول میزنیم که خب پس بدتر از محصول ما هم هست و اوضاع اون قدرها هم خراب نیست.
پول بیشتری برای اسب مرده خرج کنیم
نیروهای خط تولید که به خاطر نتیجه نگرفتن بی انگیزه شدن رو باید با پرداخت بیشتر حقوق به کار ترغیب کنیم یا مثلا فرض کنید فردی رو ترغیب کردید که یه رشته ای بخونه که دوست نداره الان که رسیده وسطش و کم آورده باید بهش یه جایزه بدید تا انگیزه ایجاد کنید.
طبقه بندی اسب مرده به عنوان اسب زنده معیوب
حالا که این همه کار کردیم و جواب نگرفتیم تا حدی شکست رو میپذریم نه به طور کامل البته. مثلا میگیم محصول ما در حال حاضر اشکالاتی داره و معیوبه که میتونه برطرف بشه و باز کامل نمی پذریم که سوار اسب مرده هستیم
خیلی وقتها کلید حل معما خیلی ساده ست؛ اگر از همون ابتدا اسب مرده رو رها کنیم، احتمالا خیلی جلوتر می افتیم اسب مرده میتونه شامل خیلی چیزها در زندگیمون باشه از علاقه نداشتن نسبت به کار یا رشته تحصیلی تا بودن در یک محیط کاری سمی و … مهم اینه کـه بـه جای انکار حقیقت ها رو بپذریم و بر اون اساس مسیرمون رو تغییر بدیم
دیدگاهتان را بنویسید